عشق فقط یک کلام

گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش

عشق فقط یک کلام

گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش

جلیلی آدم خطرناکی است ...

چرا ؟؟؟؟؟؟

اول) رسانه­ ای نیست
 می‌گویند «سعید جلیلی» خوب حرف نمی‌زند و آن‌قدرها هم رسانه‌ای نیست. نمی گویند منظورشان از "رسانه‌ای" چیست؟
یعنی کاندیدای ریاست جمهوری توی دوربین نگاه کند و اداهای سبک دربیاورد که نشان بدهد خیلی رسانه‌ای است؟ یا عملیات ژانگولر اجرا کند و مثل بقیه برای یک مشت رأی بیشتر از عهده هر کار سبک و سنگینی برآید؟
این، مشخصات یک آدم رسانه‌ای نیست. اگر چنین آدمی می‌خواهید، کلیپ‌های توی موبایل‌تان را تماشا کنید و لذت ببرید.
رییس‌جمهور، یک آدم جدی است. خیلی جدی که وقت و حوصله این‌جور بازی‌ها را ندارد. حرف‌هایش را به زبان خودش می‌زند، نه مشاورهایی که به او حرف زدن و راه رفتن و حرکت دست و سر و گردن یاد داده‌اند.
رییس‌جمهور مطلوب، خودش چیزهایی دارد که باعث می‌شود مردم به او اعتماد کنند. کسی که هیچ ندارد، جز این‌که بگوید فلانی از من حمایت می‌کند و چند هزار میلیارد تومان خرج شده تا سابقه اجرایی و سیاسی پیدا کنم، کسی که روزنامه‌ها و سایت‌ها و شبکه‌ها را می‌خرد تا برای او کار کنند، آدم قابل اعتمادی نیست.
یک آدم جدی که جوگیر نمی‌شود و به بازی مشاورهای رسانه‌ای تن نمی‌دهد و حرف‌هایش را آن‌طور می‌زند که به آن اعتقاد دارد، آدم قابل اعتنایی است. می‌شود حرف‌های این آدم را جدی‌تر شنید، به آنها فکر کرد و درباره آنها تصمیم گرفت.
اگر شکل حرف زدن مهم است، نه محتوای آن، عموپورنگ و عادل فردوسی‌پور گزینه‌های خیلی بهتری هستند.
هم دوربین را نگاه می‌کنند، هم بیشتر از جلیلی توی تلویزیون حرف زده‌اند. بروید همان‌ها را انتخاب کنید. مبارک‌تان باشد.
*
۲) نباید رأی بیاورد!
جلیلی آدم خطرناکی است. بعضی‌ها این حرف را خیلی جدی می‌گویند و با این‌که اقبال عمومی نسبت به او می‌بینند، می‌روند با کاندیدای دیگری ائتلاف می‌کنند. با این آدم که اهل بده ـ بستان نیست، نمی‌شود کنار آمد. اگر با همان مبنا که ناگهان ۱۷ سفیر جمهوری اسلامی را کنار گذاشت. چون سابقه سوءاستفاده مالی داشته‌اند، با بقیه هم برخورد کند، رییس‌جمهور نشود بهتر است.
حالا توقع دارید بین جماعتی که «گر حکم شود که مست گیرند / در شهر هر آن‌که هست گیرند» عده‌ای بیایند از سعید جلیلی حمایت کنند؟
*
۳) عصبانی نشوید
دور و بر سعید جلیلی، از پول و پله خبری نیست. آدمی که خودش برای این سفرهای خارجی حق مأموریت نمی‌گیرد، آنها را که حق رفت و آمد و هتل درجه یک و هزینه مأموریت و پول سوغاتی اهل و عیال می‌گیرند، عصبانی می‌کند. این آدم نه پول دارد و نه اگر داشت، مثل دیگران در ستادهای انتخاباتی و قبل و بعد از آن پول قسمت می‌کرد.
آدم این‌جوری به درد خیلی‌ها نمی‌خورد. نه سایت می‌خرد، نه روزنامه اجیر می‌کند، نه خبرنگار زرخرید می‌کند، نه توی فلان جلسه مدیران سکه توزیع می‌کند، نه حتی از ماجرای شرکت او در انتخابات، به این جماعت که شب و روز توی ستادش کار می‌کنند، چیزی می‌رسد.
توی عالم «دو دوتا، چهارتا» نمی‌شود به آدمی که بیت‌المال را مال پدرش نمی‌داند، تکیه کرد. مگر بین همین طبقه فرودست که دیگران با عنوان بی‌چاره و نکبت و گرسنه و تحقیرشان می‌کنند، کسانی علم حمایت از او بلند کنند. از این جماعت بالادست، آبی برای جلیلی گرم نمی‌شود.
*
۴) لطفا مار نکشید
این‌که می‌گوید حتی در سیاست خارجه باید مبنای اندیشه اسلامی داشت، اصلا این‌که می‌گوید نمی‌شود همین‌طور الکی پروتکل‌های غربی را امضا کنید و با کفار حربی رفیق شوید و منفعت مسلمان‌ها را بفروشید، یعنی از این به بعد نمی‌شود رو به دوربین نشست و حرف مفت زد و رأی جمع کرد.
یعنی آن‌قدر با آدم‌های طبقه متوسط به پایین از این حرف‌ها می‌زند که دیگر نمی‌شود عکس مار کشید و هزار تومانی و کلید نشان داد و آنها را از فردای بدتر! ترساند.
اگر این قاعده جا بیفتد، کار برای عده‌ای سخت می‌شود. یعنی نباید حرف بدون فکر زد و وعده‌ الکی نشدنی داد و بعد شانه خالی کرد که من نگفتم و آن موقع مصلحت بود و فلان وکذا.
*
۵) فقط خودش است
بعضی از ما که می‌گوییم این آدم، جنبش راه بینداز نیست و ژانگولر اجرا نمی‌کند، حواس‌مان به الگوهای دیگری است که در ذهن‌مان مانده. اگر نه، جلیلی یک رسانه جدید است. یک آدم با سر و شکل ساده که حرف‌هایش را ساده و آرام می‌زند و کم‌کم روی محتوای حرف بقیه آدم‌ها، حتی وقتی با او رقابت می‌کنند، اثر می‌گذارد.
توی همین مناظره آخر، دیدید چه‌طور با حرف آرام و منطق ساده، ۲ ـ ۳ تا از رقبا را به هول و هراس انداخت که شروع کردند به داد و بیداد و شلوغ کردن؟
ما با یک رسانه جدید طرفیم که از نمونه‌های قبلی باسوادتر و مسلط‌تر است و نیازی به درآوردن ادای مجری‌های برنامه‌های عامه‌پسند تلویزیون ندارد. حرفش را می‌زند و کار را جلو می‌برد.
*
۶) جوگیر بشو نیست
تلاش اضافه برای جذب مخاطب، سر و صدای زیاد، ژست‌های دلسوزانه، نگاه مستقیم توی دوربین، وعده‌های بزرگ الکی، . از این آدم دیده‌اید؟
سعید جلیلی، هر کار که کنید، هر مشاوره‌ای که به او بدهید، هر هشداری بابت احتمال پایین آمدن رأی بدهید، جوگیر بشو نیست.
حتی اگر نسبت نظرسنجی‌هایی که اعلام می‌کنند، راست باشد، به نسبت چند سال زمان که بعضی دیگر گذاشته‌اند و اندازه پول‌هایی که توی این سال‌ها خرج کرده‌اند، جلیلی برنده است که از همه دیرتر شروع کرده و هزینه‌ای در این میدان زمین نزده، ولی رقیب‌های داخلی و رسانه‌های خارجی را از احتمال بالای رأی آوردنش ترسانده است.
ما با این‌جور آدمی طرف هستیم.

بصیرت و نصیحت امام خامنه ای؛ تذکر صریح به مردم و مسئولین

بصیرت و نصیحت امام خامنه ای شنبه 28 بهمن ماه در جمع مردم آذربایجان :

رهبر انقلاب با اشاره به ناراحتی ملت و نخبگان از این مسئله - قضیه مهمی که یکشنبه دو هفته قبل در مجلس پیش آمد- افزودند: این قضیه بد و نامناسب، بنده را نیز از دو جهت ناراحت و متأثر کرد یکی از بابت اصل وقوع ماجرا و دیگری بابت ناراحتی مردم از این قضیه.
ایشان افزودند: در این ماجرا متأسفانه رئیس یک قوه به استناد یک اتهام ثابت نشده و حتی مطرح نشده در دادگاه، دو قوه دیگر یعنی مجلس و قوه قضاییه را متهم ساخت که کاری بد، ‌غلط، نامناسب،‌ خلاف شرع، خلاف قانون و خلاف اخلاق بود.
رهبر انقلاب خاطرنشان کردند: این رفتار، حقوق اساسی مردم را نیز تضییع کرد چرا که زندگی در «آرامش و امنیت روانی و اخلاقی»، جزو حقوق اساسی ملت است.
رهبر انقلاب تأکید کردند: بنده فعلاً نصیحت می کنم که این کار شایسته ای برای نظام جمهوری اسلامی نیست.
ایشان استیضاح اخیر را نیز کاری غلط خواندند و افزودند:‌استیضاح باید فایده ای داشته باشد اما چند ماه مانده به پایان کار دولت،‌استیضاح یک وزیر آن هم به خاطر مسئله ای که مربوط به وزیر نیست،‌چه علت و فایده ای دارد؟
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: در داخل مجلس هم کسانی حرفهای نامناسب بر زبان آوردند که آن هم غلط بود.
ایشان خاطرنشان کردند: دفاع رئیس محترم مجلس هم قدری زیاده روی بود و لزومی نداشت.
رهبر انقلاب تأکید کردند: نه آن متهم کردن، نه آن برخورد کردن و نه آن استیضاح، ‌مسائل مناسبی نبود.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای پرسیدند: وقتی دشمن مشترک وجود دارد و توطئه ها از هر طرف شکل می گیرد واقعاً جز افزایش برادری ها و ایستادگی در مقابل دشمن باید کار دیگری کرد؟
رهبر انقلاب با اشاره به حمایتهای خود از مسئولان کشور افزودند: بنده باز هم کمک می کنم اما این رفتارها، متناسب با سوگندها و تعهدات نیست، مسئولان عظمت ملت را ببینید و رفتاری شایسته این ملت انجام دهند.
ایشان تأکید کردند: مسئولان،‌دولت و مجلس، همه تلاشهای خود را برای حل گره ها و مشکلات اقتصادی مردم و کشور متمرکز کنند زیرا همانطور که چند سال پیش گفتم دشمن نقشه ها و توطئه هایش را در مسائل اقتصادی متمرکز کرده است.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: چند سال قبل درباره مبارزه با فساد اقتصادی، نامه ای به رؤسای قوا نوشتم مکرر می گویند فساد اقتصادی اما این کار به زبان گفتن تمام نمی شود بلکه نیازمند مبارزه عملی است، در عمل چه کار شد؟ در عمل چه کار کردید؟ این مسائل انسان را متأثر می کند.

رهبر انقلاب افزودند: تقوا، تقوا، تقوا!،

 ‌از مسئولان توقع داریم
 با صبر، میدان ندادن به احساسات سرکش و ملاحظه مسائل کشور، همه توان و نیروها را برای حل مشکلات مردم متمرکز کنند
 و حالا که دشمنی های دشمن شدت یافته، آنها هم رفاقتهایشان را شدت دهند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: انشاءالله این نصیحت خیرخواهانه و مشفقانه مورد توجه مسئولان بخصوص مسئولان بالا قرار گیرد و به آن پایبند باشند.
ایشان خاطرنشان کردند: البته گله امروز من از برخی سران و مسئولان موجب نشود عده ای راه بیفتند و علیه این و آن شعار دهند که با این کار هم مخالف هستیم.
رهبر انقلاب اسلامی، با انتقاد صریح و شدید از اقدام اخیر برخی افراد در بر هم زدن مجلس سخنرانی رئیس مجلس در قم افزودند: اینکه عده ای برخی را ضدولایت و ضد بصیرت بنامند و شعار بدهند نظیر آنچه اخیراً در قم روی داد، اقدامی غلط است و بنده کاملاً مخالف این کارها هستم که قبلاً هم نظیر آن در مرقد مطهر حضرت امام (ره) اتفاق افتاد و به مسئولان تذکر دادم جلوی این کارها را بگیرند.
رهبر انقلاب افزودند: کسانی که راه می افتند و شعار می دهند اگر واقعاً حزب اللهی و مؤمن هستند بدانند که این کارها به ضرر کشور و خلاف شرع است و اگر هم اعتنایی به این حرفها ندارند که حسابشان جداست.

رهبر انقلاب در پایان سخنانشان تأکید کردند: آینده ملت بصیر ایران به لطف الهی کاملاً روشن است و افقی به مراتب بهتر و درخشان تر در انتظار این ملت و جوانان است.


یاحق

بایدبلرزد قلبشان ....

ای غصه هایت قاتلم،هر شب دعایت میکنم             داغت نبینم جان من،جان را فدایت میکنم          بایدبلرزد قلبشان وقتی شنیدند این سران          گفتی که من فعلا فقط دارم نصیحت میکنم         من با تو تنها ای علی عهد اخوت بسته ام           محض گل روی شما ،دارم رعایت میکنم


سلامتی حضرت ماه صلوات

بفرما یه لقمه مردار

ظلم فقط این نیست که آدم توى خیابان به یکى کشیده بزند. گاهى یک کلمه‌ى نابجا علیه یک کسى که مستحقش نیست، یک نوشته‌ى نابجا، یک حرکت نابجا، ظلم محسوب میشود. این طهارت دل را و طهارت عمل را خیلى بایستى ملاحظه کرد


پیغمبر اکرم ایستاده بودند یک کسى را که حد رجمِ زنا را بر او جارى میکردند، میدیدند؛ بعضى‌ها هم ایستاده بودند؛ دو نفر با همدیگر حرف میزدند؛  یکى به یکى دیگر گفت که مثل سگ تمام کرد و جان داد - یک همچین تعبیرى - بعد پیغمبر به سمت منزل یا مسجد راه افتادند و  این دو نفر هم همراه پیغمبر بودند.
توى راه که میرفتند، رسیدند به یک جیفه‌ى مردارى - به یک مردارى، حالا جسد سگى بود، درازگوشى بود، هر چى بود - که مرده بود و آنجا افتاده بود. پیغمبر به این دو نفر رو کردند و گفتند: گاز بگیرید و یک مقدارى از این میل کنید.
گفتند: یا رسول‌اللَّه! ما را تعارف به مردار میکنید؟!
فرمود: آن کارى که با آن برادرتان کردید، از این گاز زدن به این مردار بدتر بود.
حالا آن برادر کى بوده؟ برادرى که زناى محصنه کرده بوده و رجم شده و اینها درباره‌اش آن دو جمله را گفته‌اند و پیغمبر اینجور ملامتشان میکند!

 زیادتر نگوئید از آنچه که هست، از آنچه که باید و شاید. منصف باشیم؛ عادل باشیم. اینها آن وظائف ماست. 
اینجور نیست که ما چون مجاهدیم، چون مبارزیم، چون انقلابى هستیم، بنابراین هر کسى که از ما یک ذره - به خیال ما و با تشخیص ما - کمتر است، حق داریم که درباره‌اش هر چى که میتوانیم بگوئیم؛ نه، اینجورى نیست. بله، ایمانها یکسان نیست، حدود یکسان نیست و بعضى بالاتر از بعضى دیگر هستند. خدا هم این را میداند و ممکن است بندگان صالح خدا هم بدانند؛ 
لکن در مقام تعامل و در مقام زندگى جمعى، باید این اتحاد و این انسجام حفظ بشود و این تمایزها کم بشود...
۱۳۸۹/۰۴/۰۲
 

لبیک یا خامنه ای لبیک یا حسین است ...

بسیار مهم

متن زیر از ساعت 9 تا 10 شب  21 بهمن ماه با شروع  گفتن  و درج دروبلاگها و سایتهاو لایک گذاری در شبکه های اجتماعی خود برای اولین بار در راهپیمایی سایبری فجر 34 حضور و به امر رهبری امام خامنه ای عزیز لبیک گوییم

الله اکبر الله اکبر خامنه ای رهبر مرگ بر آمریکا مرگ بر انگلیس مرگ بر اسرائیل مرگ بر منافقین و کفار

متن راهپیمایی سایبری فجر 34

حضرت سیدالشهدا حسین بن علی‌(ع) شب پیش از هجرت به سوی کربلا در پایان خطبه‌ای بلند فرمودند: «آگاه باشید، هر آن که می‌خواهد خونش را در راه ما اهل بیت، که راه حق است، نثار کند و خود در بهشت لقاءالله منزل گیرد، با ما راهی کربلا شود. من فردا صبح ان‌شاءالله به راه می‌افتم.»

شهدا در جبهه‌ی جهاد اکبر نیز بر نفس اماره‌ی خویش پیروز شدند و جبهه‌ی جهاد اصغر را حتی برای یک روز رها نکردند و این است فتح الفتوح

اکنون بار دیگر بانگ الرحیل برخاسته است و همان فریاد در آسمان بلند تاریخ طنین‌انداز گشته است. و این بار راهیان کربلا، این راحلان قافله‌ی عشق، بدان لبیک گفته‌اند

ما با امام خامنه ای امین بیعت می کنیم «ما فریاد می‌زنیم الله اکبر،الله اکبر، الله اکبر 

برخیزید، برخیزید، حق شما را فرا می‌خواند.»


 

 

. راه کاروان عشق از میان تاریخ می‌گذرد و هر کسی در هر زمان بدین صلا لبیک گوید از ملازمان کاروان کربلاست

آن روزها که دشمن به جانمان حمله کرده بود ،‌شهدا شرمنده مان کردند ،‌نکند امروز که دشمن به نانمان حمله کرده شرمنده شهدا شویم ... ؟

علی عرب رو کی میشناسه ؟؟!!!

پسرک نوجوان هلندی روزی داشت از کنار سدِ نزدیکِ شهرش عبور می‌کرد، که متوجه سوراخ کوچکی در بدنه‌ی سد شد. پتروس، تمام عقلش را به کار بست و انگشتش را فرو کرد توی سوراخِ دیواره‌ی سد. تا یکی بفهمد و بیاید برای نجاتِ پتروس و بیش‌تر از آن، نجاتِ سد، لابد انگشتِ پتروس بی‌حس شده بود و دستش کمی گِزگِز می‌کرد. توی کتاب‌های درسی ما که این داستان را از کودکی ریختند به حلق‌مان، چیزی از حالتِ پتروسِ فداکار ننوشته که مثلاً ایستاده بوده یا نشسته، تا ما بفهمیم اوج این فداکاری به خستگیِ پاهایش هم انجامیده، یا نه؟! حالا این داستان خیالی از کتاب‌های درسی دانش‌آموزانمان حذف شده. داستانی که معلوم نیست از کجا وارد کتاب‌هایمان شده؟ داستانی که حتی هلندی‌ها که خالق آن هستند، این پسرک فداکار را به قدری که ما ایرانی‌ها می‌شناسیم، نمی‌شناسند. در این میان، گناه مظلومیت اسطوره‌های ایران زمین به گردنِ کیست؟ گناه این که از فداکاری حسین فهمیده به اشاره‌ای بسنده کردیم و در خیلی جاها به بهانه‌ی خشن بودنِ نوع کارش، اسمش را هر طور که توانستیم، حذف کردیم. این سال‌ها، دیگر به ندرت در تلویزیون یادی از حسین فهمیده می‌شود؛ حتی همان چند انیمیشنِ ضعیف و سطحی هم دیگر پخش نمی‌شوند؛ چه برسد به این‌که بخواهد کاری در این باره تولید شود. کوتاهی در قبال کاری که علی عرب انجام داد، را چگونه توجیه میکنیم؟ علی، دانش آموز کرمانی که در شب عملیات کربلای یک، کوله‌ی خرج آرپی‌جی‌اش مورد اصابت قرار گرفت و بدنش با شعله‌های آتشی به مراتب سوزان‌تر و پرسرعت‌تر از اشتعال بنزین، شروع به سوختن کرد. او حتی یک آخ هم نگفت، تا نکند دشمن که در نزدیکی‌شان قرار داشت، متوجه شود و عملیات لو برود. آن شب علی ساعتها سوخت و دم بر نیاورد. آن وقت ما، توی کتاب‌های درسی‌مان، عزای انگشت پسری خیالی در سدی خیالی را گرفتیم. حالا تازه یادمان آمده که اگر آبادان سقوط نکرد و جنایت بعثی‌ها در آن‌جا هم مثل خرّم‌شهر تکرار نشد، به خاطر شجاعت مردی ساده به نام دریاقلی سورانی بود که مرگ را به جان خرید، خودش را به دل خطر زد و خبر نزدیک شدن عراقی‌ها را به مسئولین داد، تا آبادان هیچ گاه در محاصره‌ی کامل نیفتد و بعثی‌ها خواب تصرّف آبادان را به گور ببرند. این که مردم ما پتروس را خیلی بیش‌تر از علی عرب و حسین فهمیده و دریاقلی می‌شناسند، دلیلش کوتاهی سیستمی است که آن‌ها را معرفی نکرده؛ چرا که توی دلِ مردمِ این مملکت، شجاعت ستودنی است و قابل تقدیر. بی شک اگر این اسطوره‌های شحاعت و فداکاری زودتر و به بهترین وجه به جوانان ما معرفی می‌شدند، حالا دیگر پیدا کردن سرنخ‌هایی از روحیه‌ی فداکاری در بین جوانان، کار سختی نمی‌نمود. چرا که عقل سلیم، به خوبی عظمتِ گذشتن از جان را درک می‌کند و به حق شهادت می‌دهد بی حسی انگشت پتروس و سوختن پیراهن دهقان فداکار، در برابر این عظمت، ذرّه‌ای بیش نیستند....

بی دل شده ایم...

گاهی حسابی بی دل میشوی...هرچه سعی میکنی خودت را با تقویم کارمندی ت تطبیق دهی و چرخ دنده ی روزمرگی ت را به زور بچرخانی، موفق نمی شوی!و آنوقت است که سخت احساس میکنی از چشم مولایت افتاده ای؛روزمّره شده ای؛ روزمرّه ای که به زعم خیلی ها یک انسان فعال! اجتماعی! و احتمالا پویا! هستی...اما خودت سخت احساس میکنی سرت به تنت زیادی میکند ! شبها هم با أضغاث أحلام صبح میشود و دوباره صدایِ بیدار باشِ میثم مطیعی که محرم ها حسابی عاشورایی بیدارت میکند و دوباره....دوباره چه سخت تکرار میشود شبانه روز...احساس میکنی که از آستانه ی باب القبله بهشت مولایت بیرونت کرده اند.. امام سجاد هم چه خوش وصف میکند حال بداقبالیم را؛. «خدایا! چه شده مرا؟! چه دردی مرا گرفته که لذت مناجاتت را با غفلت گناه معاوضه کردم؟!نکند اصلاً دوست نداری صدایم را بشنوی؛ چرا که این صدا و این حنجره در راه غیر تو صرف شده است...شاید هم دوست نداری چهره‌ام را در مجلس پاکان ببینی، چرا که در مجلس بَطّالین و هرزه گویان مشاهده ام کرده ای... یا در اثر بی حیائی ام مرا مجازات کردی که لحظاتم همه پیلگی است و وقتم و نیرویم درباره خاطرات تلخ دیگری صرف می‌شود... نکند که مرا از دَرِ خانه‌ات رانده ای؛نکند من از چشمت افتاده ام؟!لذت مناجات که از دلم رفته.... اصلا "دل "م رفته..خلوت هایم که زنگار غفلت گرفته...حرفهایم که شبیه همانانی شده که قدرشان برایم بی قدرست..بیچاره آرمانهایم! هم چه رنگ تخیل و اهمال گرفته... ناتوانم یا لااقل سخت احساس ناتوانی میکنم.. «هر لذتی که از حــــرام می‌چشی پروردگارت لذتی شیرین‌تر از حـــلال را، از تــو خواهد گرفت و ذائقه‌ات تغییر خواهد کرد.»اما ... اما چقدر دلم تو را میخواهد... چقدر بی تاب یک ضریح شش گوشه شده ؛ بدکارها به نیم نگاهی عوض شدند... من هم رسول ترک... به من هم نظر کنید...أین المضطر الذی یجاب إذا دعی....

یک بزرگتر از ۱۰ ؟؟

آتشی نمى سوزاند "ابراهیم" را
و دریایى غرق نمی کند "موسى" را

کودکی، مادرش او را به دست موجهاى "نیل" می سپارد
تا برسد به خانه ی فرعونِ تشنه به خونَش

دیگری را برادرانش به چاه مى اندازند
سر از خانه ی عزیز مصر درمی آورد
مکر زلیخا زندانیش می کند
اما عاقبت بر تخت ملک می نشیند

از این "قِصَص" قرآنى هنوز هم نیاموخته ایم ؟!
که اگر همه ی عالم قصد ضرر رساندن به تو را داشته باشند
و خدا نخواهد
نمی توانند
او که یگانه تکیه گاه من و توست !

پس

به "تدبیرش" اعتماد کن

به "حکمتش" دل بسپار

به او "توکل" کن

و به سمت او "قدمی بردار"

تا ده قدم آمدنش به سوى خود را به تماشا بنشینی ....

جزوات نقد بسیج دانشجویی

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

ویژه نامه روز عاشورا

برای شب و روز عاشورا چه اعمالی وارد شده است؟
امام صادق علیه السلام چگونه عزاداری میکردند؟
در روز عاشورا، چگونه روزه بگیریم؟
اگر نمیتوانیم از نزدیک زیارت کنیم؟
***
پاسخ این سوالات را در این شماره نشریه سدید  میتوانید ملاحظه کنید. 
 
 
التماس دعا